بازگشت پسر مسرف
رامبراند
تابلو نقاشی بازگشت پسر مسرف (The Return of the Prodigal Son) اثر رامبراند نقاش مشهور هلندی است. رامبراند این شاهکار مهم کلاسیک دوران باروک را بین سالهای ۱۶۶۷ تا ۱۶۶۹ خلق کرد. بازگشت فرزند اثر رامبراند. بازگشت پسر پشیمان. بازگشت فرزند مسرف
ویدئو معرفی تابلو بازگشت پسر مسرف
.
تکنیک نقاشی بازگشت پسر مسرف
تکنیک این نقاشی، رنگ روغن روی بوم است. ابعاد اصلی تابلو ۲۰۵ سانتیمتر در ۲۶۲ سانتیمتر است. و هم اکنون در موزه ارمیتاژ در شهر پترزبورگ نگهداری میشود. بازگشت پسر نافرمان. بازگشت فرزند مسرف.
نوشته اختصاصی
نوشتن از رامبراند دشوار است. انگار کن که بخواهی دریا را در کوزهای بریزی. رامبراند بلندترین قلهی هنر نقاشی، همانیستکه برای دیدنش کلاه از سر انسان فرومیافتد،. و بازگشت پسر مسرف درست در نوک این قلهی رفیع است. داستان را برایتان تعریف نمیکنم، تصور میکنم که با دیدن. تابلو و دانستن نامش، تمام داستان مشخص شده باشد. از مایههای ادیپی اثر هم میگذرم. اصلاً نور و رنگ و شخصیتپردازی و ترکیببندی و درام و بقیهی عناصر را هم کنار میگذارم. اینجا، من فقط با پاهای این پسر مسرف، توبهکار و بازگشته کار دارم. پای چپ برهنه و پای راست پوشیده در کفش. بازگشت فرزند متخلف.
شروع
گویا ماجرا از این قرار است:. این پسر مسرف و متمرد، با پشیمانی به خانه بازمیگردد. و تصورش این است با تمردی که در برابر فرمان پدر داشته،. حالا دیگر پدر او را نخواهد پذیرفت. پسر به دستبوسی پدر مشرف خواهد شد اما. پدر، آرام و پرهیبت، روی صندلی خود مینشیند،. چهره از او برمیگرداند و به پیشکارها دستور خواهد داد که این غریبه را (که حالا دیگر پسر من نیست و برای من مرده است). از پیش چشمم دور کنید و به سیاهچال بیندازید. بازگشت فرزند نافرمان.
میانه
پسر برای عرض خاکساری و پشیمانی باید به پیشگاه پدر مشرف شود. اولین کار پابرهنه شدن خواهد بود، زیرا حضور در. مکانی قدسی باید با خاکساری و پابرهنگی همراه باشد،. همانطور که موسی هم نوری را در تاریکی دید. و به سویش شتافت و آنگاه صدایی شنید. که میگفت: انّی انا ربک فاخلع نعلیک انک بلواد المقدس طوی. پایت را برهنه کن، همانا تو در سرزمین مقدس طوی هستی.
پسر باید پابرهنه شود، سپس با سری فروافتاده و شانههایی خمیده،. به محضر پدر بشتابد، زانو بزند، بر دست و پای. پدر بوسه بزند و اظهار بندگی و پشیمانی و عفو کند. بله. ترتیب کار همینطور خواهد بود.
پایان
اما درست در همان هنگامی که پسر پای چپش را برهنه میکند،. پدر به پیشبازش میشتابد. پدر، همان پدری که تصور میشد فرزند را به حضور خود نپذیرد،. به دیدن این پسر توبهکار و پشیمان، به سویش پرواز میکند. پسر حتی وقت نمیکند که پای دیگر را برهنه کند،. همانجا زانو میزند و در آغوش پدر آرام میگیرد. آنوقت پدر با کلمات دلربایش میگوید: این پسر برای من مرده بود و حالا مثل این است که دوباره زنده شده و به نزد من بازگشته است. این راز پای برهنه و پای پوشیدهی پسر مسرف است. به همان میزانی که او شوق بازگشت دارد،. پدر هم برای بازگشت او سر از پا نمیشناسد. بازگشت فرزند پشیمان.
سالهاست که تصور میکنم رامبراندِ پیر،. در برابر این شاهکار خود، پابرهنه زانو میزده و میگریسته.
دانیال ناصری
.
جزئیات شماره ۱ تابلو بازگشت پسر مسرف:
بازگشت فرزند اثر رامبراند
جزئیات شماره ۲:
.
جزئیات شماره ۳:
the return of the prodigal son